قلم در دست من افتاد |
هوا پاییزیه سرما |
نگاهی تازه در چشمم |
هنوزم من پر از دردم |
شده آغاز سی ساله |
کسی که جای او بالاست |
نتیجه بُهت و غم آلود |
زمانه گفته اش بدرود |
میان قاتلین دزدان |
فقط کشته رها کرده |
دهم بوسه به هر قاتل |
گذارندش جسد در گل |
ولی آن دزد بی وجدان |
به ناحق میکشد سیلی |
بلاها آورد بر جان |
زبان از ناله اش حیران |
ز هر آه جگر سوز و |
شود آن دزد پست خوشحال |
ز هر زجه ز پیش و رو |
ز احوال یه ماتم رو |
خدایی میکنه هر دم |
خداوندا تویی عالم |
ز کینه توزی اش هیهات |
چه شاهانه کنی تو مات |