اسرار اغنیا

اسرار اغنیا

به ساختار زندگی چند ثروتمند توجه میکنیم ... بد نیست شما هم بدونید ...
اسرار اغنیا

اسرار اغنیا

به ساختار زندگی چند ثروتمند توجه میکنیم ... بد نیست شما هم بدونید ...

جل الخالق


طراوت هر نگاهش به شکوه شکوه هایش                 به دلم نوید میداد جاهلی و نو خیالی 

من به رویت شاد و سرخوش بودم و تو بی خیال از داغ های تن

ازغم با تو نشستن سالی اندک   مدتی  کمتر   ز   یک

قید قلبم را   زدم هر  چند  بود ش   زندگی

باورم   شد   پاکیه  گلبرگ   گل  در   آینه

سایه بودی این نبود

از سهم من  جز  نفرتی حس مرا   در سر   نبود

کاش شررم کم گریزان هر دم صبح فحش اول آخرم را   کاش نمیگفتم

نمیگفتم که   با   بی پولی و سرما   بدون مانتو و کفش پس از کلی جگرخونی ز هرکس

درآخر بود یک ذهنی خراب تر از قدیم

آه و افسوسم نکش   گمشو   برو

پر رویی اصل به من مربوط نیست

ای خدا دل مرده و خسته   و  با    ربخ  های خشکیده

پیاده لنگ لنگان  با   هزاران مشکلی در  راه آمدم خانه

نمی بخشم مثل امروز این سر درگمی ها  را   ندیدی تو

چقدر مظلوم و عاشق نگاهت در نگاهم نقش میبندد    ولی

این بی توجه ها قصاصت می کنند با ظلم

هلاکی می شوی همچون که کنعان شد

و می آید به وقتش آن تشر های پر از کینه

که پتکی روی روحت درد   را    پر معنی   و واضح  به اجرا در بیارم